آیا توافق صلح روسیه و اوکراین دوباره به سراب تبدیل می‌شود؟

پیشروی‌های اخیر ارتش روسیه و ناتوانی اوکراین در تثبیت خطوط دفاعی نشان می‌دهد بحران در کی‌یف عمیق‌تر از آن است که به‌نظر می‌رسد. اگر اوضاع به همین شکل ادامه پیدا کند، سقوط چند نقطه استراتژیک دیگر در هفته‌های آینده دور از انتظار نخواهد بود.

به گزارش تحریریه، شیه شیائو رونگ(薛小荣استاد تاریخ معاصر چین در دانشگاه فودان و کارشناس برجسته روابط بین‌الملل، معتقد است اظهارات اخیر پوتین نشان می‌دهد که کرملین در مرحله کنونی هیچ تمایلی به امتیازدهی در پرونده اوکراین ندارد.

در حالی که هنوز دود و آتش از میدان‌های نبرد اوکراین برخاسته است، رقابت بر سر میز مذاکرات وارد مرحله‌ای کاملاً حساس شده و سخنان تازه ولادیمیر پوتین بار دیگر امید به یک آتش‌بس کوتاه‌مدت را خاموش کرد.

پوتین صریح و بی‌پرده اعلام کرد: «در حال حاضر صحبت درباره یک توافق نهایی، برای روسیه اقدامی بی‌احترامی است». او تأکید کرد که اساساً چیزی به نام «پیش‌نویس توافق صلح» وجود ندارد و تنها فهرستی از «مسائل حل‌نشده» روی میز مانده است.

وقتی از او درباره چشم‌انداز صلح سؤال شد، پاسخی قاطع و بدون ابهام داد: «اگر اوکراین از سرزمین‌هایی که اشغال کرده عقب‌نشینی نکند، جنگ متوقف نخواهد شد». پوتین سپس هشدار داد که اگر کی‌یف بخواهد تا آخرین نفس سرباز اوکراینی بجنگد، روسیه کاملاً آماده این رویارویی است.

به‌روشنی پیداست که پوتین از روند فعلی مذاکرات ناراضی است. از نگاه او، طرح‌های ارائه‌شده از سوی غرب و اوکراین صرفاً در سطح باقی مانده و هیچ‌یک به مسائل ریشه‌ای و اصلی نپرداخته‌اند.

پوتین موضع خود را آشکار بیان می‌کند: روسیه خواهان آن است که جامعه جهانی، به‌ویژه قدرت‌های بزرگ، حاکمیت مسکو بر مناطق جدید را به رسمیت بشناسند. او توضیح می‌دهد: «اینکه یک تصمیم مورد تأیید قرار گیرد و سرزمینی تحت حاکمیت روسیه شناخته شود یک مسئله است؛ اما اگر این منطقه هدف حمله قرار بگیرد، آن حمله به‌منزله تجاوز به خاک روسیه تلقی خواهد شد».

او ادامه می‌دهد که اگر چنین به‌رسمیت‌شناختنی وجود نداشته باشد، هر اقدام یا حمله‌ای علیه مناطق تحت کنترل روسیه صرفاً تلاش اوکراین برای بازپس‌گیری سرزمین‌های قانونی خود تعبیر خواهد شد؛ و این دو نگاه، از زمین تا آسمان تفاوت دارند.

نکته مهم‌تر اینکه پوتین روشن کرده این به‌رسمیت‌شناختن حتی نیازی به موافقت اوکراین ندارد. این سخن نشان می‌دهد که مسکو دیگر امیدی به رسیدن به توافقی دوجانبه با دولت کی‌یف در این زمینه ندارد و اکنون به‌دنبال کسب ضمانت و تأیید در سطح قدرت‌های بین‌المللی است؛ تغییری اساسی که بدون شک پیچیدگی مذاکرات را بیش از پیش افزایش می‌دهد.

آیا توافق صلح روسیه و اوکراین دوباره به سراب تبدیل می‌شود؟

پوتین: در موضوع سرزمین‌ها هیچ ابهامی وجود ندارد

در موضوع سرزمین‌های مورد مناقشه، موضع پوتین حتی لحظه‌ای هم متزلزل نیست. او با لحنی قاطع اعلام کرد که تنها زمانی جنگ پایان می‌یابد که نیروهای اوکراین از منطقه دونباس عقب‌نشینی کنند. پوتین تأکید کرد: «اگر آن‌ها خودشان عقب ننشینند، ما این هدف را به‌صورت نظامی محقق خواهیم کرد».

این اظهارنظر عملاً هرگونه احتمال مصالحه دیپلماتیک بر سر مرزها را از بین برد. از نگاه پوتین، وقتی شرایط میدانی به سود روسیه است، دلیلی ندارد پشت میز مذاکره امتیاز بدهد. در سوی مقابل، اوکراین نیز موضعی سرسختانه گرفته و اعلام کرده است تا زمانی که ولودیمیر زلنسکی رئیس‌جمهور باشد، هیچ توافقی که شامل واگذاری سرزمین شود امضا نخواهد شد.

پوتین نیز این نکته را بهانه‌ای تازه برای تهاجم سیاسی خود قرار داده و بار دیگر مشروعیت زلنسکی را زیر سؤال برده است. از نگاه مسکو، زلنسکی اساساً رئیس‌جمهور قانونی اوکراین محسوب نمی‌شود؛ بنابراین روسیه نه نیازی می‌بیند با او مذاکره کند، نه دلیلی برای امضای توافق با فردی که «وجود خارجی سیاسی ندارد». پوتین حتی صریح‌تر گفت: روسیه فقط با ایالات متحده درباره توافق آتش‌بس گفت‌وگو خواهد کرد.

برای اوکراین، این موضع‌گیری چیزی کمتر از یک تحقیر دیپلماتیک آشکار نیست. پوتین عملاً درِ هرگونه گفت‌وگوی مستقیم با کی‌یف را بسته است.

اما چرا پوتین این‌چنین با اعتمادبه‌نفس سخن می‌گوید؟

دلیلش روشن است: ورق جنگ در هفته‌های اخیر به نفع روسیه برگشته و همین دست بالا به کرملین اجازه می‌دهد سخت‌تر و بی‌انعطاف‌تر برخورد کند.

در هفته‌های گذشته، ارتش روسیه در چند محور حملات گسترده‌ای انجام داده و خطوط دفاعی اوکراین دچار شکاف‌های جدی شده است. در منطقه زاپوریژیا، محور رودخانه یانچور به کانون درگیری‌ها تبدیل شده است. نیروهای روسی در حال پیشروی به سمت شمال و شرق هولیایپوله (Huliaipole) هستند و از آشفتگی نیروهای اوکراینی در عقب‌نشینی بهره می‌برند تا بسرعت پیشروی کنند.

اوکراینی‌ها در شرایطی آشفته وارد میدان شده‌اند و همین باعث تلفات سنگین شده است؛ حتی بخشی از نیروهایشان در محاصره قرار گرفته‌اند. برخی سربازان اوکراینی با گلایه می‌گویند: «گردان ما تقریباً از هر طرف زیر فشار است. گروه‌های کوچک روسی مدام نفوذ می‌کنند، ما از پشتیبانی لجستیکی محروم مانده‌ایم و عملاً در محاصره‌ایم».

آیا توافق صلح روسیه و اوکراین دوباره به سراب تبدیل می‌شود؟

ریشه بحران: مشکل در ساختار فرماندهی اوکراین

بزرگ‌ترین عاملی که اوضاع کنونی را برای اوکراین رقم زده، مشکلات ساختاری در فرماندهی ارتش اوکراین است. کی‌یف از مدت‌ها قبل تاکتیک «تجزیه گردان‌ها» را اجرا کرد؛ یعنی نیروهای بزرگ به واحدهای کوچک تقسیم شدند تا چابک‌تر عمل کنند. اما در میدان جنگ این روش به یک شمشیر دو لبه تبدیل شد.

یگان‌های کوچک که هرکدام جداگانه عمل می‌کنند، اغلب بدون هماهنگی و تبادل اطلاعات می‌جنگند و همین موضوع باعث ضعف شدید در عملیات مشترک شده است.

برای نمونه، در عملیات آزادسازی میرنوهراد (Myrnohrad)، گروه واکنش سریع از واحدهای گوناگونی تشکیل شده بود: ارتش منظم، نیروهای هوابرد، گارد ملی و نیروهای ویژه؛ اما مشکل اصلی این بود که هر واحد زیر نظر یک فرماندهی متفاوت فعالیت می‌کرد. فرماندهی این ترکیب به‌قدری آشفته بود که می‌شد آن را به یک پازل از هم‌گسیخته تشبیه کرد؛ هیچ‌کس فرمان دیگری را قبول نداشت و عملیات از همان ابتدا دچار بی‌نظمی شد.

سربازان در خط مقدم حتی نمی‌دانستند نیروهای هم‌جوارشان چه می‌کنند؛ بارها پیش آمده بود که پس از ساعت‌ها درگیری تازه می‌فهمیدند هدف، نیروهای خودی بوده است. بدتر از همه، هنگام عقب‌نشینی گاهی یگان‌های مجاور زودتر فرار می‌کردند و باقی‌مانده نیروها تبدیل به قربانی می‌شدند. ارتش روسیه دقیقاً این نقاط ضعف را شناسایی کرده و حملات خود را روی بخش‌هایی که هماهنگی کمتری دارند متمرکز کرده است.

در حال حاضر، نیروهای روسی حدود ۱۵ درصد از شهر هولیایپوله (Huliaipole) را تصرف کرده‌اند. اگر اوکراین هرچه سریع‌تر نیروی کمکی نفرستد، سقوط این شهر دور از انتظار نخواهد بود.

تیغ سه‌لبه در منطقه سیورسک

منطقه سیورسک (Siversk) نیز به یک کانون بحران دیگر تبدیل شده است. فرماندهی اوکراین تصور می‌کرد این منطقه «امن» است و بخش زیادی از نیروهایش را به سمت محور حساس‌تر چروونوهواردیسک (Chervonohvardiiske/Red Army Town) منتقل کرد. اما روسیه ناگهان از سه جهت شمال، مرکز و جنوب حمله کرد؛ سه تیغه‌ای که همزمان فرود آمدند و خطوط دفاعی اوکراین را مانند یک تور ماهیگیری شکافتند.

در محور چروونوهواردیسک (Chervonohvardiiske)، پس از سقوط «شهر جنوبی»، نیروهای روسی تصمیم گرفتند «شهر شمالی» را هم محاصره کنند اما وارد نبرد سنگین نشوند. به‌جای آن، هر روز با بمب‌های سرشی(Glide Bombs) مواضع اوکراین را هدف قرار می‌دهند؛ بمب‌هایی گران‌قیمت که مثل یک «زنگ بیدارباش» روزانه، به‌طور منظم روی سر نیروهای اوکراینی فرود می‌آیند.
این حملات فقط تخریب فیزیکی نیست؛ بلکه فشار روانی شدیدی ایجاد می‌کند و نیروها را به‌تدریج از نظر روحی و جسمی فرسوده می‌کند.

آیا توافق صلح روسیه و اوکراین دوباره به سراب تبدیل می‌شود؟

عکس آرشیوی از یک بمب گلاید روسی در حال پرواز. ارتش روسیه بمب‌های قدیمی و سنگین را با نصب آن‌ها روی بدنه‌های ساده مجهز به ناوبری ماهواره‌ای بازتولید کرده است. خلبانان روس می‌توانند بمب‌های ۵۰۰ کیلویی را از فاصله‌ای تا ۷۰ کیلومتر دورتر از هدف شلیک کنند.

در چنین شرایطی، مشکل اوکراین دیگر فقط قدرت آتش کمتر نیست. بحران اصلی، نابرابری و ناکارآمدی در توزیع منابع است. نیروهای خط مقدم دائماً با کمبود مهمات و تجهیزات پزشکی روبه‌رو هستند، در حالی که واحدهای رده‌بالا گاه انبارهای پر از تجهیزات دارند.
این ناهماهنگی و بی‌عدالتی داخلی، نارضایتی و ناامیدی را در میان سربازان تشدید کرده است.

کمک‌های غرب نیز گرچه قابل‌توجه است، اما به دلیل ضعف در ساختار لجستیک اوکراین، اغلب دیر یا ناهماهنگ به جبهه می‌رسد. نتیجه این است که بسیاری از واحدها در میدان جنگ «تفنگ دارند، اما فشنگ نه».

برتری تدریجی روسیه؛ زمان به سود چه کسی پیش می‌رود؟

در مقابل مشکلات ساختاری ارتش اوکراین، ارتش روسیه پس از عبور از بحران‌های تدارکاتی اولیه، اکنون با سازماندهی تازه و قدرت آتش پایدارتر در میدان ظاهر شده است. اوکراین این روزها تنها با اتکا به تاکتیک‌های چریکی تلاش می‌کند مقاومت کند؛ اما جنگ چریکی به سطح بسیار بالایی از هماهنگی نیاز دارد، در حالی که سیاست «تجزیه یگان‌ها» دقیقاً نقطه‌ضعف اوکراین را تشدید کرده است.
سربازان در خط مقدم می‌جنگند، اما فرماندهی در عقب صحنه گاه به یک کابوس تمام‌عیار شباهت دارد. اگر این گسست حل نشود، فروپاشی ارتش اوکراین از درون محتمل خواهد بود.

در شرایطی که نبرد در دو جبهه میدانی و دیپلماتیک ادامه دارد، جنگ اطلاعاتی نیز به اوج خود رسیده است. شایعات گسترده‌ای درباره «پیشروی اوکراین در چروونوهواردیسک و بازپس‌گیری مرکز شهر» منتشر شد؛ اما واقعیت کاملاً برعکس بود. روسیه کنترل خود را بر تمامی نقاط شهر تثبیت کرده و ویدئوهای منتشرشده نشان می‌دهد که سربازان روسی با معدود غیرنظامیان باقی‌مانده در آرامش تعامل می‌کنند و فضا تحت کنترل کامل است.

سرانجام این جنگ به کجا می‌رسد؟

تقریباً همه‌ تحلیل‌های واقع‌گرایانه یک نتیجه مشترک دارند: زمان، اکنون به نفع روسیه پیش می‌رود.

اعتماد به‌نفس پوتین در این مرحله از جنگ، از هر زمان دیگری بیشتر است. او کاملاً مطمئن است که:
«اگر با مذاکره نتوانم چیزی را بگیرم، با قدرت آتش بیشتر آن را به دست خواهم آورد. اگر امروز تسلیم نشوید، فردا با زخم‌های بیشتری خواهید باخت».

تحلیل بلومبرگ نیز به‌خوبی این واقعیت را ترسیم می‌کند: هدف روسیه فقط دونتسک نیست. پس از تثبیت دونتسک، نوبت زاپوریژیا (Zaporizhzhia) خواهد بود؛ و مرحله بعد احتمالاً خارکیف.

به تعبیر این تحلیل: «هرچه دندان روسیه محکم‌تر شود، اشتهایش برای سرزمین بیشتر خواهد شد».

حتی دونالد ترامپ نیز به صراحت اعتراف کرده که روند جنگ به سمتی پیش می‌رود که روسیه سرزمین‌های بیشتری را در کنترل خود خواهد گرفت.

اکنون پرسش تعیین‌کننده فقط یک چیز است: آیا باید همین امروز آتش‌بس و توافقی امضا شود، یا واقعاً قرار است جنگ تا آخرین سرباز اوکراینی ادامه پیدا کند؟
و پاسخ این سؤال، کاملاً در دستان زلنسکی است.

پایان/

۱۰ آذر ۱۴۰۴ - ۰۸:۰۰
کد خبر: 33982

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 3 + 6 =